- مشخصات کتاب
- سوره التكاثر
- آشنايي با سوره
- شان نزول
- اعراب آيات
- آوانگاري قرآن
- ترجمه سوره
- ترجمه فارسي استاد فولادوند
- ترجمه فارسي آيت الله مكارم شيرازي
- ترجمه فارسي حجت الاسلام والمسلمين انصاريان
- ترجمه فارسي استاد الهي قمشه اي
- ترجمه فارسي حجت الاسلام والمسلمين قرائتي
- ترجمه فارسي استاد مجتبوي
- ترجمه فارسي استاد آيتي
- ترجمه فارسي استاد خرمشاهي
- ترجمه فارسي استاد معزي
- ترجمه انگليسي قرائي
- ترجمه انگليسي شاكر
- ترجمه انگليسي ايروينگ
- ترجمه انگليسي آربري
- ترجمه انگليسي پيكتال
- ترجمه انگليسي يوسفعلي
- ترجمه فرانسوي
- ترجمه اسپانيايي
- ترجمه آلماني
- ترجمه ايتاليايي
- ترجمه روسي
- ترجمه تركي استانبولي
- ترجمه آذربايجاني
- ترجمه اردو
- ترجمه پشتو
- ترجمه كردي
- ترجمه اندونزي
- ترجمه ماليزيايي
- ترجمه سواحيلي
- تفسير سوره
102. سوره التكاثر
مشخصات کتاب
سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1388 عنوان و نام پدیدآور:قرآن مجید به همراه 28 ترجمه و 6 تفسیر/ مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان مشخصات نشر دیجیتالی:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1388. مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه و رایانه
موضوع:معارف قرآنی
سوره التكاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ (1)
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ (2)
كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ (3)
ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ (4)
كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (5)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (6)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ (7)
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8)
آشنايي با سوره
102- تكاثر [افتخار به زيادى ثروت و عزت]
در دو آيه اول از تكاثر نكوهش شده، يعنى افزون طلبى در ثروت و قدرت، و افتخار كردن به كثرت اموال و قوم و قبيله و عزت اجتماعى. مشركين براى اثبات عظمت خود از جهت نفرات، حتى مرده هاى خود را هم در گورستان به حساب مى آوردند. چه بازيچه و مشغوليتى!... در بعضى تفاسير، به قومى از يهود تفسير شده و در بعضى به دو قبيله از قريش و در بعضى هم به دو گروه از انصار. اين سوره، بعد از سوره كوثر، نازل شده و 9 آيه دارد و از سوره هاى مكى است.
شان نزول
بلاى تكاثر و تفاخر
شأن نزول آيه هاى 1 تا 8 سوره تكاثر
شگفت آور بود. دوقبيله، يكى به نام «بنى عبدمناف» و ديگرى «بنى سهم»، با وجود هم خونى و اجداد مشترك، سال ها با هم، جنگ و خون ريزى داشتند. افراد دو قبيله، از هم بيزار بودند و براى كوچك ترين چيزى با هم مجادله مى كردند و سرانجام كارشان جنگ و ستيز بود و اين زنان و كودكان را نيز شامل مى شد؛ به گونه اى كه زنان دو قبيله، در ديدارهاى اتفاقى، به يكديگر فخرفروشى مى كردند، امتيازهاى خود را برمى شمردند و گاهى هم مفاخره ها، شكل رسمى به خود مى گرفت. افرادى از دو قبيله كه علم و بيان بهترى داشتند، مناظره مى كردند و افراد ديگر دو قبيله، به تشويق و ابراز احساسات مى پرداختند. آنان، دانشمندان، شاعران و بزرگان خود را نام مى بردند و اشراف، ريش سفيدان و حتى حيوانات را برمى شمردند. اگر هم امتياز كم مى آوردند، به سراغ تعداد جمعيت مى رفتند و هر قبيله به زيادى جمعيت خود مى نازيدند و به آن افتخار مى كردند.